معنی خیره نگاه - جستجوی لغت در جدول جو

خیره نگاه

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خیمه گاه — تصویر خیمه گاه

خیمه گاه

جایی که در آن یک یا چند خیمه برپا کرده اند

فرهنگ فارسی عمید

خیره نگر

(خُ دَ / دِ)

بدنگر. دقیق نگر. نظرزن. (یادداشت مؤلف) :
گر باخبرستی ز پی روی تو هر شب
غیرت بر می بر فلک خیره نگربر.
سنائی.
گفتا چو منی را چه دهی دیدۀ خیره
نفرین بچنین طیره گر خیره نگربر.
سوزنی

لغت نامه دهخدا

خیمه گاه

اتراقگاه، اردو، اردوگاه، منزلگاه

فرهنگ واژه مترادف متضاد

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

للتّحديق

دیکشنری فارسی به عربی

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

Stare, Peer

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

regarder attentivement, fixer

دیکشنری فارسی به فرانسوی

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

ध्यान से देखना , घूरना

دیکشنری فارسی به هندی

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

غور سے دیکھنا , گھورنا

دیکشنری فارسی به اردو

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

তাকিয়ে দেখা , পক পক চেয়ে দেখা

دیکشنری فارسی به بنگالی

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

kutazama kwa makini

دیکشنری فارسی به سواحیلی

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

dikkatle bakmak, dik dik bakmak

دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

응시하다 , 빤히 보다

دیکشنری فارسی به کره ای

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

じっと見る

دیکشنری فارسی به ژاپنی

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

לבהות , להסתכל

دیکشنری فارسی به عبری

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

всматриваться , пристально смотреть

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

menatap

دیکشنری فارسی به اندونزیایی

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

spähen, anstarren

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

turen, staren

دیکشنری فارسی به هلندی

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

mirar con atención, mirar fijamente

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

scrutare, fissare

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

espiar, olhar fixamente

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

凝视 , 盯着看

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

wpatrywać się

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

вдивлятися , пильно дивитись

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از خیره نگاه کردن — تصویر خیره نگاه کردن

خیره نگاه کردن

จ้องมอง , จ้อง

دیکشنری فارسی به تایلندی